جدول جو
جدول جو

معنی صیقل کاری - جستجوی لغت در جدول جو

صیقل کاری
(صَ / صِ قَ)
عمل صیقل کار. جلا دادن. روشنی دادن. رجوع به صیقل شود
لغت نامه دهخدا
صیقل کاری
بزدایش پرداز
تصویری از صیقل کاری
تصویر صیقل کاری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صیفی کاری
تصویر صیفی کاری
عمل صیفی کار، کشت و کار تابستانی، جالیز
فرهنگ فارسی عمید
(صَ / صِ قَ)
زداینده. جلادهنده. روشنگر. رجوع به صیقل شود
لغت نامه دهخدا
(صَ)
عمل صیفی کار. کشت خربزه، خیار، هندوانه، گرمک، بادنجان و مانند آن
لغت نامه دهخدا
تره بار کاری عمل صیفی کار زراعت محصولات تابستانی کشت خربزه و هندوانه و خیار و بادنجان و مانند آن، کشت سبزیها، سبزیها
فرهنگ لغت هوشیار
مانند صیقل همانند آن چه که زنگ را بزداید: بی فسان ابر تیره صیقل وار زنگ تیغ از مجره بزداید (مسعود سعد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صیفی کاری
تصویر صیفی کاری
عمل صیفی کار، زراعت محصولات تابستانی، کشت خربزه و هندوانه و خیار و مانند آن، کشت سبزی ها
فرهنگ فارسی معین
پالیز، فالیز، لته
متضاد: شتوی کاری
فرهنگ واژه مترادف متضاد